نوشته شده توسط : شهاب

تو را با تمام وجودم دوست خواهم داشت حتی اگر بند بند وجودم را به آتش بكشند ... حتی اگر به جرم عشق تو و به گناه چشمانت ذره ذره دلم را بسوزانند ... دوستت خواهم داشت حتی اگر نخواهی ام ... حتی اگر بیازاری ام ... بیمارم بداری و خوارم كنی ... دوستت خواهم داشت زیرا كه راه دیگری برای زیستن ندارم تا نام تو بر لبانم نباشد دل شوق تپیدن ندارد و تا امید دیدار تو نباشد نفس میل رسیدن نمی كند ... ... ويران شدم چون خواستم تو ما ل من باشي ... تو را می جویم و نمی یابمت... مرا اسیر دل خود كرده اي ... چرا مرا به بلندترین قله ها بردی ... به شوق رساندی ام ... به شور ... به عشق ... و من پرت شدم از اوج دلت به زير قدمهایت ... رد شدی مثل نسیم اما نوازشگر نبودی ... ویران شدم و عجیب است ... چه كسی ویرانی از نسیم را تجربه كرده است ... تنها من و آن قاصدك غمگین كنار پنجره ... یكی از چشمهایم را به قاصدك هدیه می كنم تا درد مشترك را با هم بباریم! دوستت خواهم داشت ... حتی اگر تمام عمر قاصدك اشكهایش را از چشم من ببارد ... دوستت خواهم داشت حتی اگر همیشه منظره پنجره بارانی بماند ... هرچند می میرم اما كاش یكبار دیگر منظره عبورت را به تماشا می نشستم فقط یكبار دیگر از پیش چشمم ( نه چشمانم!) عبور كن ... مهم نیست ... به شكستن عادت دارم ... اصلا به تو كه فكر می كنم شكستگی ها پیوند می خورند ... هرچند كه چینی پیوند شده رونق ندارد اما دل كه دارد ... كاش جامی باشم به دستت مهم نیست كه بشكنم روزی ... كاش خاكی شوم به راهت ... مهم نیست كه تنها یكبار تجربه ام كنی ... كاش فقط یك لحظه دیگر با تو بودم ... فقط یك لحظه! كاش بودی ... كاش بودم ... چند سال دیگر٬ کسی به تو خواهد گفت و رازهای مرا برای تو بیان می کند٬ كاش بودم و صورت ماهت را ببينم من باز هم تو را با تمام وجودم دوست خواهم داشت ...



:: بازدید از این مطلب : 454
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شهاب

حقيقت داره دلتنگي

دليل اينکه آرومم ،اميد لمس دست هاته

همين لبخند پنهاني ،کنار لحن گيراته

دليل اينکه تنهايي ، همين دست هاي تنهامه

همين دنياي تاريکم ، همين ترديد چشمامه

شبيه حس پژمردن ، دچار شک و بي رنگي

من و روحم ، تو تنهايي ، حقيقت داره دلتنگي

هنوزم مي شه عاشق شد ، هنوزم حال من خوبه

ببين دنيا پر از رنگه ، هنوزم عشق ...

تو درگيري ، نمي دوني ، چه رويايي به من دادي

اگه فکر مي کني سردم ، برو رد شو ، تو آزادي

نمي دوني چقدر سخته ، تو پشت نبض ديواري

نمي دونم تو اين روز ها ، چه احساسي به من داري

شبيه حس پژمردن ، دچار شک و بي رنگي

من و روحم ، تو تنهايي ، حقيقت داره دلتنگي

هنوزم مي شه عاشق شد ، هنوزم حال من خوبه

ببين دنيا پر از رنگه ، هنوزم عشق ...

نه اينکه سرد و مغرورم ، نه اينکه دور از احساسم

بذار دست دلم رو شه ، بذار رويا رو بشناسم

تموم شهر خوابيدن ، من از فکر تو بيدارم

يه روز مي فهمي از چشمام ، چه احساسي به تو دارم

شبيه حس پژمردن ، دچار شک و بي رنگي

من و روحم ، تو تنهايي ، حقيقت داره دلتنگي

هنوزم مي شه عاشق شد ، هنوزم حال من خوبه

ببين دنيا پر از رنگه ، هنوزم عشق ...

 

 



:: بازدید از این مطلب : 350
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شهاب

 

كاش مي شد سرزمين عشق را در ميان گام ها تقسيم كرد

كاش مي شد با نگاه شاپرك عشق را بر آسمان تفهيم كرد

كاش مي شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز كرد

كاش مي شد با پري از برگ ياس تا طلوع سرخ گل پرواز كرد

كاش مي شد با نسيم شامگاه برگ زرد ياس ها را رنگ كرد

كاش مي شد با خزان قلب ها مثل دشمن عاشقانه جنگ كرد

كاش مي شد در سكوت دشت شب ناله ي غمگين باران را شنيد

بعد ، دست قطره هايش را گرفت تا بها ر آرزوها پر كشيد

كاش مي شد مثل يك حس لطيف لابه لاي آسمان پرنور شد

كاش مي شد چادر شب را كشيد از نقاب شوم ظلمت دور شد

كاش مي شد از ميا ن ژاله ها جرعه اي از مهر با ني را چشيد

در جواب خوبها جان هديه داد سختي و نامهرباني را شنيد



:: بازدید از این مطلب : 368
|
امتیاز مطلب : 41
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شهاب

ای که هر لحظه از زندگیم از چهره ات و از نگاهت عطر آگین می شود

و همچنین از فردای آینده امیدوارم می سازد

تو مونس و همدم دل تنهای من هستی

 و تنها خوشبوترین گلی هستی که من انتخاب نمودم

بیا تا سختی دوریت را با در آغوش کشیدنت از یاد ببرم

ای دور افتاده ای که هیچ گه از قلب و یادم بیرون نمی روی

تا آخرین نفس دوستت دارم



:: بازدید از این مطلب : 341
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 اسفند 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد